ما میزبان خوبی برای کودکان مهاجر نیستیم.

. ماه پیش که به سراغشان رفتیم، آرزوهایشان را لیست کردیم تا به مناسبت #روزجهانی_کودک برایشان برآورده کنیم. کل آرزوهایشان در چند چیز خلاصه میشد، چه بود؟ پیتزا، لباس ورزشی، کفش ورزشی... برخلاف کودکان امروزی داخل خانه ها که همه خواسته شان تبلت و موبایل است. دوست داشتیم برای ماه مهر و شروع سال تحصیلی به سراغ شان برویم ولی محصل نبودند و درس نمی خواندند که مهر برایشان معنی متفاوتی داشته باشد. . سعی کردیم خواسته های حداقلی شان را به تعداد همه شان تهیه کنیم، با همراهی افرادی که در مسیر ارائه خدمات اجتماعی به کودکان کار یاری‌مان می دهند، 100 جعبه پیتزا و 100 تی شرت ورزشی تهیه کردیم و امروز به سراغشان رفتیم. سازمان های متولی به بهانه #مهاجر بودن شان چشم بر #زباله_گردی شان در قلب پایتخت بسته اند، اغلب 12 تا 15 ساله بودند، بی‌آرزو و بی سواد خواندن و نوشتن ... دلتنگ والدین و خانواده هایشان... و گمان می کردند با کار کردن در میان کوهی از زباله برای سفره خانواده شان در کشور همسایه پولی روانه می کند تا نانی باشد بر سر سفره خواهران و برادران کوچترشان... اینها کودکانی هستند که به جبر جغرافیایی و جبر زمانه فرصت کودکی و حتی زندگی نرمال از آنها گرفته شده ... . همه اما دردی مشترک غیر از #غربت و دلتنگی داشتند، دست های بریده و زخمی و تاول زده که حاصل کار در #گود_زباله و انبوه کثافات آن مکان آلوده بود. . چند ساعتی است که از آن جهنم بیرون آمده ایم، هنوز از بوی زباله مشام مان پر است و حالت تهوع و سرگیجه امان مان را بریده و نمی دانیم این کودکان بی گناه چگونه دو شیفت در آن محل کار می کنند!!! . حالا که در حال تماشای بازی های مقدماتی #جام_جهانی_فوتبال هستیم، یادمان باشد کودکانی در این سرزمین هستند که آرزوی
ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید